بکاره هلالیه
22 اسفند 1401 1403-04-24 10:17بکاره هلالیه
- متادخت
- 22 اسفند 1401
- 12:13 ق.ظ
- No Comments
به گزارش متادخت، معاویه تازه به مدینه رسیده بود هنوز احساس خستگی میکرد ولی مجبور بود در این مجلس حاضر باشد، دلش میخواست زودتر به خوابگاهش برود. دستش را جلو برد و خوشهای انگور برداشت، هنوز انگور را در دهان نگذاشته بود که در باز شد و پیرزنی فرتوت وارد شد. معاویه چشمانش را تنگ کرد تا پیرزن را بشناسد. سپس آرام در گوش عمرو بن عاص گفت:
- او بکاره هلالیه است؟
عمرو بن عاص سری به تایید تکان داد و گفت:
- خودش است هم پیر شده و هم چشمانش کم فروغ.
خندهای شیطانی روی لبان معاویه نشست، رو به بکاره کرد و گفت:
- خودت هستی بکاره؟ زمانه تو را عوض کرده است.
بکاره که حالا گوشهای آرام نشسته بود پاسخ داد:
- بله، این عادت روزگار است: زندگی، پیری و سپس مرگ.
عمرو بن عاص، صدایش را در گلو انداخت و طوری که همه بشنوند خطاب به معاویه گفت:
- این همان زنی است که در جنگ صفّین حضور داشت و هنگام جنگ، برادرش را به مبارزه با ما تشویق میکرد.
سپس اشعار او را خواند. جو مجلس تغییر کرد. مروان بن حکم و سعد بن عاص نیز شروع کردن به خواندن اشعاری که بکاره بر علیه معاویه سروده بود.
بکاره دیگر سکوت نکرد خشمگین بود پس رو به معاویه گفت:
- ای معاویه! اکنون که پیر شدهام و فروغ چشمانم رفته است، سگهایت را بر من حملهور میکنی تا بانگ زنند. به خدا قسم که من این شعرها را گفتم و آنچه از اشعار من نشنیدهای بسیار بیشتر است از آنچه شنیدهای.
معاویه که احساس کرد توانسته اسباب آزار بکاره را فراهم کند خندید، دلش میخواست تحقیرش کند پس گفت:
- این موضوعی نیست که تو را از لطف ما محروم کند.
بکاره به سختی از جایش بلند شد و عصایش را محکم در دست گرفت و رو در روی معاویه ایستاد و در پاسخ گفت:
- با این حال، از تو حاجتی نخواهم خواست.
دیگر دلش نمیخواست در آن مجلس بماند، پس عصا زنان به راه افتاد. معاویه او را نگاه میکرد و با خود میاندیشید، یاران علی هیچگاه از او دست نمیکشند.
منبع: اعلامالنساء، ج1 ص 137
مطالب مرتبط
ریم صالح الریاشی
من شهادت طلب «ریم صالح الریاشی» فرزند یگانهای شهید عزالدین قسام، این عملیات را به صورت مشترک با برادرانم در یگانهای شهدای الاقصی برای جلب رضایت خداوند عزوجل به انجام میرسانم…
طاهره سجادی
معلوم بود حوصله کَلکَل کردن را ندارد، برگه را به دستم داد. شروع به خواندم کردم حالا میفهمیدم چرا نمیخواست متن برگه را بخوانم. بالای برگه نوشته شده بود آزادی با عفو ملوکانه.
آمنه سلامه
آمنه سلامه منیه (مادر عماد، فواد و جهاد مغنیه)، از نخستین زنانی بود که در آغاز «وضعیت اسلامی» لبنان در نشر افکار شهید محمد باقر صدر بین زنان فعالیت کرد.
ام غانم
زینالعابدین سنگها را در دست گرفت و مهر خود را بر آنها زد و دوباره به امغانم سپرد و آرام گفت: این کار سِری است که نباید کسی را از آن مطلع کنی..!
زینب علی ابوسالم
دختر هجده ساله فلسطینی که قصد داشت داخل یک اتوبوس عملیات استشهادی انجام دهد توسط پلیش شناسایی شد و در زمان دستگیری خودش را در میان صهیونیستها منفجر کرد و ۳۵ صهیونیست به خاک و خون کشیده شدند.
اسماء بنت یزید انصاری اوسی
اسماء دختر یزید بن سکن انصاری اوسی، از سخنورترین زنان عرب و محدثه بود که به شجاعت و دلیری شهرت داشت. او در این نبرد با شدت گرفتن جنگ به میدان رفت و 9 تن از رومیان را از پای درآورد.
بکاره هلالیه
22 اسفند 1401 1403-04-24 10:17آخرین مطالب
سینمای دهه 90؛ عبور از تابوها
22 آذر 1403سینمای دهه 90؛ عبور از تابوها | زنان در سینما
22 آذر 1403معابر قم بهنام بانوان شهید مزین شود
20 آذر 1403مطالب پربازدید





